جدول جو
جدول جو

معنی اخطار دادن - جستجوی لغت در جدول جو

اخطار دادن
هشدار دادن، آگاهانیدن
تصویری از اخطار دادن
تصویر اخطار دادن
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اختیار دادن
تصویر اختیار دادن
آزادی دادن به کسی جهت برگزیدن چیزی یا انجام دادن کاری، مختار کردن
فرهنگ فارسی عمید
(بِ دَ)
دل دادن. عاشق شدن. (آنندراج). مهر ورزیدن:
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
که بر و بحر فراخ است و آدمی بسیار.
سعدی.
سر از مغز و دست از درم کن تهی
چو خاطر به فرزند مردم نهی.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
تخییر. مختار کردن. قدرت دادن کسی بر انجام کاری:
کنون مر ترا دادم این اختیار
ازین هر دوبگزین یکی را بکار.
فردوسی.
وقت ترحم است کنون ای نسیم صبح
کان شوخ اختیار بدست نقاب داد.
بیدل
لغت نامه دهخدا
توان دادن مختار کردن کسی را اختیار بخشیدن قدرت دادن کسی را بر انجام کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخطار کردن
تصویر اخطار کردن
اعم کردن آگهی کردن ابغ کردن مطلبی را یاد آوری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقطاع دادن
تصویر اقطاع دادن
بخشیدن پاره ای از زمین خراج و ملک بکسی برای تاء مین معاش او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقرار دادن
تصویر اقرار دادن
خستواندن اقرار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
هيكلةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
Texture
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
texturiser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
לתת מרקם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
ساخت دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
গঠন দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
ทำให้มีพื้นผิว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
kutengeneza muundo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
doku vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
テクスチャーを与える
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
texturieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
текстурувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
memberikan tekstur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
बनावट देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
textureren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
текстурировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
texturizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
texturizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
texturizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
赋予质感
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
teksturować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ساختار دادن
تصویر ساختار دادن
질감을 주다
دیکشنری فارسی به کره ای